loading...
ツ ارهان اس ام اس
آخرین ارسال های انجمن
Orhan بازدید : 55 سه شنبه 01 دی 1394 نظرات (3)

خیلی سخته غمخوار کسی باشی که خودت بزرگترین غمش هستی

همه تفاوت ما این است: تو به خاطر نمی آوری، من از خاطر نمی برم

خدا را دوست بدارید
حداقلش این است که یکی را دوست دارید که روزی به او میرسید

ز تلخی سکوتت من چه بگویم/همان بهتر که از غم ها نگویم
تو کاری کرده ای با بی وفایی/دگر از عشق خود با کس نگویم

اعتبار آدم ها به حضورشان نیست به دلهره ای است که در نبودنشان درست می کنند

عشق را با فکر تو معنا کنم من/با حضورت قلب خود زیبا کنم من
گرچه آبی در دلم جاری نبوده/دشت دل با بارش مهر تو دریا می کنم من

من حسرت دیدار تو دارم به که گویم/از بهر تو من ابر بهارم به که گویم
غیر از تو کسی را به خدا دوست ندارم/از نرگس چشم تو خمارم به که گویم

همیشه سکوتم به معنای پیروزی تو نیست گاهی سکوت می کنم تا بفهمی چه بی صدا باختی

به سلامتی هرکس که دلش از یکی خونه!
به سلامتی هرکس که دلش از یکی دوره!
به سلامتی اون کسی که دردامو میدونه!
به سلامتی اون کسی که میدونه ولی همیشه ساکت می مونه!

درنگی کن در آغوشم که امشب/فروزانست بزم عشق دیرین
نمی خوابیم و می نوشیم تا صبح/ز جام بوسه ها، بس راز شیرین

برای متعهد بودن مهم نیست یه حلقه فلزی توی دستت باشه مهم اینه یه حلقه از عشق دور قلبت باشه

دل من پشت سرت کاسه آبی شد و ریخت
کی شود پیش قدم های تو اسفند شوم

عجب دوره زمونه ای شده که به خاطر حفظ رفاقتت باید خیلی از حرفا رو توی دلت نگه داری تا حداقل کسی رو داشته باشی که بهش بگی رفیق
مگه نه رفیق؟

این ساحل خسته را تو پیدا کردی/این موج نشسته را تو بر پا کردی
من خامش و خسته خفته بودم ای عشق/مرداب دل مرا تو دریا کردی

گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا میرفتیم حالا یک بار از شهر میرویم، یک بار از دیار، یک بار از یاد، یک بار از دل و یک بار از دست

فرقی نمی کند بگویم و بدانی! یا نگویم و بدانی!
فاصله دورت نمی کند!
در خوب ترین جای جهان جا داری! جایی که دست هیچ کسی به تو نمیرسد: دلم!

باید ببینمت!
چرا که روی نوار قلبی ام پیوسته نام تو بود و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام تو را تجویز کرده است

هنوز هم دلم تنگ می شود برای محض حرف زدنت و برای تکیه کلامهایت که نمی دانستی فقط کلام تو نبود من هم به آنها تکیه داده بودم

اولم خنده، ز بی دردی بود
آخرم، گریه ز بی درمانی

در سایه دلشکستگی پیر شدم/غم خوردم و با غمت نمک گیر شدم
تا آمدم آشنای قلبت باشم/گفتی که من از غریبه ها سیر شدم

یک سمت تویی و عشق: مرگی ساده
یک سمت جهان به قتل من آماده!
می ترسم! مثل بچه گنجشکی که در دست دو بچه شرور افتاده

دیگر نه دلم شوق تماشا دارد/نه پنجره ای به سمت فردا دارد
تنهایی دیگری برو پیدا کن/این غار برای یک نفر جا دارد

صرف فعل "دوست داشتن" بسیار سخت است:
گذشته اش که به هیچ وجه ساده نیست
حالش کاملا اخباری ست
آینده اش هم شرطی

غربت آن نیست که تنها باشی، فارغ از فتنه فردا باشی
غربت آن است که چون قطره آب، در پی دریا باشی
غربت آن است که مثل من و دل، در میان همه کس یکه و تنها باشی

گاهی اوقات همینی که هستی را دوست دارم وگرنه بهتر از این را همه دوست دارند

کسی هست شانه هایش را، به من قرض بدهد تا یک دل سیر گریه کنم؟
بدون هیچ حرف و سؤال و جواب و دلداری و نصیحتی؟

بعضی ها به ظاهر وقتی اول وارد لیست دوستانت که می شوند چیزی با خود نمی آورند ولی وقتی میروند، همه چیز آدم را با خودشان می برند

کاش میشد که دلم از عاشقی بو ببرد/یار آمده دل را به شکار چشم آهو ببرد
خسته ز دلم... بگو خریدار کجاست؟/تا قلب مرا به شرط چاقو ببرد

هر چند که باشی عاشقی دل نگران/حس می کنم این را که شبی در باران
این بازی «تا ابد کنارت هستم»/با سوت قطار می پذیرد پایان

انگشت مزن بر دل پر حوصله ما/بگذار که سربسته بماند، گله ما

سکوت و خلوت بغض شبانه/چه دلگیر است بی تو حجم خانه
تو رفتی و دلی دارم که هر دم/برای گریه می گیرد بهانه

ما نه آنیم که در بازی تکراری این چرخ فلک/هر که از دیده مان رفت ز خاطر ببریم
یا که چون فصل خزان آمد و گل رفت به خواب/دل به عشق دگری داده ز آنجا برویم
وسعت دیده ما خاک قدم های تو بود/خاک زیر قدمت را به دو دنیا بخریم

دل من محکمه ایست که به من می گوید: همه را دوست بدار، به همه خوبی کن، و اگر بد دیدی، دل به دریای محبت بزن و بخشش کن

کاش دستی بود و دستم می گرفت/انتقام از نفس پستم می گرفت

امید وصل تو نگذاشت تا دهم جان را/وگرنه روز فراق تو مردن آسان بود

دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد

بی درد وا نشد دل غفلت گرفته ام/قفلی که زنگ بست، شکستن کلید اوست

سبدی هست در اندیشه من/که پر از گل بدهم هدیه به تو
غافل از آنکه تو خود نابتری/یک جهان گل بخورد غبطه تو

هر جا دلت شکست
قبل رفتن؛ خودت جاروش کن!
تا هر ناکسی منت دستای زخمیشو رو سرت نذاره

همین مسیر را مستقیم بروی میرسی به دو راهی
یک راه به من ختم می شود، آن دیگری به ختم من

این روزها شیر هم راضیه با دمش بازی کنن ولی با دلش نه

در گفتن و شنیدن جمله "دوستت دارم" چه هست؟
کسی که می گوید عاشق تر می شود و کسی که می شنود بی تفاوت تر

از چهره افروخته شمعی داری/پیداست بنای قلع و قمعی داری
با هر کس و ناکسی نشستی جز من/زیبایی منحصر به جمعی داری

باید از عشق بسازم غزلی قابل تو/غزلی ناب و صمیمانه به وزن دل تو
دلی از جنس بهار است که تقدیم تو باد/سبز باشی و دلت خانه پاییز مباد

بهترین لحظه ها وقتیست که بهترین ها بیادت باشند
بهترین نیستم ولی بیادتم

چه سخت است دلتنگ قاصدکی بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمیوزد

نفس نمی کشد هوا، قدم نمیزند زمین/سکوت می کند غزل، بدون تو یعنی همین

دل را چو به عشق تو سپردم چه کنم؟/دل دادم و اندوه تو بردم چه کنم؟
من زنده به عشق تو ام ای دوست و لیک/از آرزوی روی تو مردم چه کنم؟

دستهایت؛ تنها بالشی است که وقتی سر بر او دارم کابوس نمی بینم

خدایا، تمام خنده های تلخ امروزم را میدهم یکی از آن گریه های شیرین کودکیم را پس بده

خیلی سخته غمخوار کسی باشی که خودت بزرگترین غمش هستی

همه تفاوت ما این است: تو به خاطر نمی آوری، من از خاطر نمی برم

خدا را دوست بدارید
حداقلش این است که یکی را دوست دارید که روزی به او میرسید

ز تلخی سکوتت من چه بگویم/همان بهتر که از غم ها نگویم
تو کاری کرده ای با بی وفایی/دگر از عشق خود با کس نگویم

اعتبار آدم ها به حضورشان نیست به دلهره ای است که در نبودنشان درست می کنند

عشق را با فکر تو معنا کنم من/با حضورت قلب خود زیبا کنم من
گرچه آبی در دلم جاری نبوده/دشت دل با بارش مهر تو دریا می کنم من

من حسرت دیدار تو دارم به که گویم/از بهر تو من ابر بهارم به که گویم
غیر از تو کسی را به خدا دوست ندارم/از نرگس چشم تو خمارم به که گویم

همیشه سکوتم به معنای پیروزی تو نیست گاهی سکوت می کنم تا بفهمی چه بی صدا باختی

به سلامتی هرکس که دلش از یکی خونه!
به سلامتی هرکس که دلش از یکی دوره!
به سلامتی اون کسی که دردامو میدونه!
به سلامتی اون کسی که میدونه ولی همیشه ساکت می مونه!

درنگی کن در آغوشم که امشب/فروزانست بزم عشق دیرین
نمی خوابیم و می نوشیم تا صبح/ز جام بوسه ها، بس راز شیرین

برای متعهد بودن مهم نیست یه حلقه فلزی توی دستت باشه مهم اینه یه حلقه از عشق دور قلبت باشه

دل من پشت سرت کاسه آبی شد و ریخت
کی شود پیش قدم های تو اسفند شوم

عجب دوره زمونه ای شده که به خاطر حفظ رفاقتت باید خیلی از حرفا رو توی دلت نگه داری تا حداقل کسی رو داشته باشی که بهش بگی رفیق
مگه نه رفیق؟

این ساحل خسته را تو پیدا کردی/این موج نشسته را تو بر پا کردی
من خامش و خسته خفته بودم ای عشق/مرداب دل مرا تو دریا کردی

گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا میرفتیم حالا یک بار از شهر میرویم، یک بار از دیار، یک بار از یاد، یک بار از دل و یک بار از دست

فرقی نمی کند بگویم و بدانی! یا نگویم و بدانی!
فاصله دورت نمی کند!
در خوب ترین جای جهان جا داری! جایی که دست هیچ کسی به تو نمیرسد: دلم!

باید ببینمت!
چرا که روی نوار قلبی ام پیوسته نام تو بود و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام تو را تجویز کرده است

هنوز هم دلم تنگ می شود برای محض حرف زدنت و برای تکیه کلامهایت که نمی دانستی فقط کلام تو نبود من هم به آنها تکیه داده بودم

اولم خنده، ز بی دردی بود
آخرم، گریه ز بی درمانی

در سایه دلشکستگی پیر شدم/غم خوردم و با غمت نمک گیر شدم
تا آمدم آشنای قلبت باشم/گفتی که من از غریبه ها سیر شدم

یک سمت تویی و عشق: مرگی ساده
یک سمت جهان به قتل من آماده!
می ترسم! مثل بچه گنجشکی که در دست دو بچه شرور افتاده

دیگر نه دلم شوق تماشا دارد/نه پنجره ای به سمت فردا دارد
تنهایی دیگری برو پیدا کن/این غار برای یک نفر جا دارد

صرف فعل "دوست داشتن" بسیار سخت است:
گذشته اش که به هیچ وجه ساده نیست
حالش کاملا اخباری ست
آینده اش هم شرطی

غربت آن نیست که تنها باشی، فارغ از فتنه فردا باشی
غربت آن است که چون قطره آب، در پی دریا باشی
غربت آن است که مثل من و دل، در میان همه کس یکه و تنها باشی

گاهی اوقات همینی که هستی را دوست دارم وگرنه بهتر از این را همه دوست دارند

کسی هست شانه هایش را، به من قرض بدهد تا یک دل سیر گریه کنم؟
بدون هیچ حرف و سؤال و جواب و دلداری و نصیحتی؟

بعضی ها به ظاهر وقتی اول وارد لیست دوستانت که می شوند چیزی با خود نمی آورند ولی وقتی میروند، همه چیز آدم را با خودشان می برند

کاش میشد که دلم از عاشقی بو ببرد/یار آمده دل را به شکار چشم آهو ببرد
خسته ز دلم... بگو خریدار کجاست؟/تا قلب مرا به شرط چاقو ببرد

هر چند که باشی عاشقی دل نگران/حس می کنم این را که شبی در باران
این بازی «تا ابد کنارت هستم»/با سوت قطار می پذیرد پایان

انگشت مزن بر دل پر حوصله ما/بگذار که سربسته بماند، گله ما

سکوت و خلوت بغض شبانه/چه دلگیر است بی تو حجم خانه
تو رفتی و دلی دارم که هر دم/برای گریه می گیرد بهانه

ما نه آنیم که در بازی تکراری این چرخ فلک/هر که از دیده مان رفت ز خاطر ببریم
یا که چون فصل خزان آمد و گل رفت به خواب/دل به عشق دگری داده ز آنجا برویم
وسعت دیده ما خاک قدم های تو بود/خاک زیر قدمت را به دو دنیا بخریم

دل من محکمه ایست که به من می گوید: همه را دوست بدار، به همه خوبی کن، و اگر بد دیدی، دل به دریای محبت بزن و بخشش کن

کاش دستی بود و دستم می گرفت/انتقام از نفس پستم می گرفت

امید وصل تو نگذاشت تا دهم جان را/وگرنه روز فراق تو مردن آسان بود

دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد

بی درد وا نشد دل غفلت گرفته ام/قفلی که زنگ بست، شکستن کلید اوست

سبدی هست در اندیشه من/که پر از گل بدهم هدیه به تو
غافل از آنکه تو خود نابتری/یک جهان گل بخورد غبطه تو

هر جا دلت شکست
قبل رفتن؛ خودت جاروش کن!
تا هر ناکسی منت دستای زخمیشو رو سرت نذاره

همین مسیر را مستقیم بروی میرسی به دو راهی
یک راه به من ختم می شود، آن دیگری به ختم من

این روزها شیر هم راضیه با دمش بازی کنن ولی با دلش نه

در گفتن و شنیدن جمله "دوستت دارم" چه هست؟
کسی که می گوید عاشق تر می شود و کسی که می شنود بی تفاوت تر

از چهره افروخته شمعی داری/پیداست بنای قلع و قمعی داری
با هر کس و ناکسی نشستی جز من/زیبایی منحصر به جمعی داری

باید از عشق بسازم غزلی قابل تو/غزلی ناب و صمیمانه به وزن دل تو
دلی از جنس بهار است که تقدیم تو باد/سبز باشی و دلت خانه پاییز مباد

بهترین لحظه ها وقتیست که بهترین ها بیادت باشند
بهترین نیستم ولی بیادتم

چه سخت است دلتنگ قاصدکی بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمیوزد

نفس نمی کشد هوا، قدم نمیزند زمین/سکوت می کند غزل، بدون تو یعنی همین

دل را چو به عشق تو سپردم چه کنم؟/دل دادم و اندوه تو بردم چه کنم؟
من زنده به عشق تو ام ای دوست و لیک/از آرزوی روی تو مردم چه کنم؟

دستهایت؛ تنها بالشی است که وقتی سر بر او دارم کابوس نمی بینم

خدایا، تمام خنده های تلخ امروزم را میدهم یکی از آن گریه های شیرین کودکیم را پس بده

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط سپدگل در تاریخ 1394/10/01 و 20:59 دقیقه ارسال شده است

عالیشکلکشکلک

این نظر توسط سوگند در تاریخ 1394/10/01 و 15:45 دقیقه ارسال شده است

شکلکشکلکشکلکشکلک

این نظر توسط Sara در تاریخ 1394/10/01 و 15:44 دقیقه ارسال شده است

عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییی شکلک


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    سایت ارهـان اس ام اس را می پسندید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 128
  • کل نظرات : 184
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 23
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 251
  • بازدید ماه : 748
  • بازدید سال : 6,005
  • بازدید کلی : 49,987
  • بایگانی